آری هم اوست ...!
کـسـی کـه در کـنـارِ گـُــل احـسـاسِ نـشـاط نـدارد ...!
بـویِ گـلـهـا مـسـتـش نـمـی کـنـد ...!
زیـبـایـی گـلـهـا مـحـوش نـمـی کـنــد ...!
رنـگِ گـلـهـا جـذبـش نـمـی کـنــد ...!
آری هم اوست ؛ ...
دخــتــرکِ گُـــل فــروش !
هم او که دسـتـه گـُــلهـا را بـاری مـی بـیـنـد
کـه خـلـاصـی هـر چـه زودتـر از آنـهـا بـرایـش شـیـریـن اسـت ...
دخــتــرکِ گُـــل فــروش!
امیرالمومنین علیه السلام:
"انّ المسکین رسول الله" (نهج البلاغه، حکمت 296)
سائل درمانده، پیام رسان خداست.
حضرت علی علیه السلام طبق این نقل می فرماید: سائل مستمندی که اهل مسکنت و نیازمندی است وقتی به سراغ شما می آید او پیک خدا است به سوی شما، و خدا او را فرستاده است.
منتها یک انسان عادی که بینش توحیدی ندارد و از شهود توحید افعالی محروم و غافل است، خیال می کند سائلی آمده است که چیزی طلب کند تا نیاز مادی خود را برطرف نماید. غافل از اینکه این سائل از راه دور آمده است و پیام خدا را به همراه دارد و خدای سبحان او را ماموریت داده است که از شما که متمکن و توانمند هستید، حقّ مسلّم خود را بگیرد و نیامده است که شما از حق خودتان چیزی به او بدهید...
در روایات آمده است که ائمه معصومین علیهم السلام بعد از اعطاء مال به مستمند، گاهی دستشان را بر بالای سر می گذاشتند، گاهی دستشان را به چشم می مالیدند، گاهی دستشان را می بوسیدند و گاه دستشان را می بوئیدند و می فرمودند: دست ما به دست پیک خدا رسیده است.
برگرفته از کتاب "زن در آئینه جلال و جمال" / آیت الله جوادی آملی / ص 193-194
اخمی ز نو آغاز کرد این گونه احسان می کند
زخم دلم را باز کرد این گونه احسان می کند
در این دیار بی کسی دنیای من بودست او
دنیای من پروازکرد این گونه احسان می کند
من شادمانی و خوشی از بهر او کردم طلب
او غم طنین انداز کرد این گونه احسان می کند
با رنج او رنجیده ام با ساز او رقصیده ام
آهنگ دیگر ساز کرد این گونه احسان می کند
من در تمنای گلی زآن باغ سبز چشم او
خود را به خواب ناز کرد این گونه احسان می کند
خواندم برای قلب او دنیایی از شعر و جنون
صد حرف من یک غاز کرد این گونه احسان می کند
بیچاره این مرغ دلم بال و پرش را بسته بود
بند از دوبالم باز کرد این گونه احسان می کند
لبخند تو را چند صباحی ست ندیدم
یکبار دگر خانه ات آباد بگو "سیــــب"