تاریخ : پنج شنبه 91/3/25
آبجی بزرگه چشماشو بست و آرزو کرد... آبجی کوچیکه گفت: زودی یه آرزو کن، زودی یه آرزو کن آبجی کوچیکه گفت: چپ یا راست؟ چپ یا راست؟آبجی بزرگه گفت: م م م راستآبجی کوچیکه گفت: درسته، درسته، آرزوت برآورده میشه، هورا... بعد دستشو دراز کرد و از زیر چشم چپ آبجی مژه رو برداشت!
آبجی بزرگه گفت: تو که از زیر چشم چپ ورداشتی که!!
آبجی کوچیکه چپ و راست رو مرور کرد و گفت : خوب اشکال نداره
دستشو دراز کرد و یه مژه دیگه از زیر چشم راست آبجی برداشت
دیدی؟ آرزوت می خواد برآورده شه، دیدی؟ حالا چی آرزو کردی!?
آبجی بزرگه گفت: آرزو کردم دیگه مژه هام نریزه..
بعد سه تایی زدن زیر خنده..
آبجی کوچیکه، آبجی بزرگه و پرستار بخش شیمی درمانی..
خدایا خودت شفا ببخش چنین اشخاصی که کم هم نیستند...
ارسال توسط انجمن خیریه رهروان سیره علوی
.: Web Themes By ammar19.ir :.